یادداشت های من

#جلسه143: 980901

وجه جودت تقسیم دوم در بیان صدرالمتألهین

ملاصدرا میگوید اشکال تقسیم قدما این است که در تقسیمِ آن‌ها، تنها جوهر مرکب، فقط جسم است و این با مبانی ما سازگاری ندارد؛ زیرا حقیقت انسان، ماده‌ایی است که در ترکیب با صور ادراکی(حسیه، مثالیه، عقلیه)، انواع مرکبِ جدید میسازد. به عبارت دیگر، بیان قدما بگونه‌ای است که حقیقتِ مرکب را منحصر در جسم کرده است درحالیکه در عالم واقع، حقایقی داریم که اگرچه مرکب از ماده و صورت‌اند ولی ذیل جسم نمیگنجند. ولی در وجه تقسیمِ ما اساساً بحث مرکب مطرح نشده است فلذا این اشکال به آن وارد نیست.

• نقد اول علامه به تقسیم قدما این بود که احتمال دارد در عالم واقع، مرکب‌های دیگری غیر از جسم نیز وجود داشته باشند؛ اما نقد ملاصدرا به آن تقسیم این است که نفس، مرکبی است غیر از جسم

ثم قال مشیراً إلى وجه جُودة هذا التقسیم «و ذلک لما سیظهر من تضاعیف ما حققناه من کون الجوهر النفسانی الإنسانی مادة للصورة الإدراکیة التی یتحصل[الجوهر النفسانی] بها[الصورة الإدراکیة] جوهرا آخر کمالیا بالفعل من الأنواع المحصلة التی یکون لها نحو آخر من الوجود غیر الوجود الطبیعی الذی لهذه الأنواع المحصلة الطبیعیة» انتهى ج4 ص234.

بهتر بودن این تقسیم بخاطر مطلبى است که بزودى از لابلاى تحقیقات ما در خصوص مسائل نفس‌شناسی آشکار میشود، و آن این‏که: جوهر نفسانى انسانى ماده صورت‏هاى ادراکى است و نفس بواسطه آن صورت‏هاى ادراکى، تبدیل میشود به یک جوهر کمالى بالفعل دیگر، یعنی به یک نوع دیگرى از انواع محصله مىگردد که نحوه وجودشان غیر از وجود طبیعى‌ای است که انواع محصل طبیعى[مثل انواع اجسام] از آن برخوردار مىباشند

 

[توضیح این‏که: مقتضاى تقسیم پیشین که از طرف حکماى مشاء مطرح شده است، آن است که جوهرى که در محلى حلول مى‏کند منحصر در «صورت مادى» است درحالى‏که صور ادراکى نیز به عقیده صدر المتألهین با آن‏که مجردند حالّ در نفس هستند.]

نقدِ تقسیم صدرالمتألهین:

نقد اول و دوم:

و ما یرد على التقسیم السابق یرد على هذا التقسیم أیضا

علامه میگوید هر دو نقدی که به تقسیم قدما وارد بود به تقسیم دوم نیز وارد است. یعنی اولاً این تقسیم جامع افراد نیست یعنی این احتمال هست که مرکب‌هایی داشته باشیم که از ماده و صورت جسمیه ترکیب نشده باشند؛ و ثانیاً مانع اغیار هم نیست زیرا برخی از چیزهایی که حقیقتاً جوهر نیستند(مانند صورت جسمیه) داخل در تقسیم‌اند.

نقد سوم:

اشکال سوم این است که اقسام ثانویه را در تقسیم اولیه آورده‌اید. یعنی صور طبیعیۀ نوعیه را که متأخر از صورت امتدادیۀ جسمیه هستند، در تقسیمِ اوّلی جوهر مطرح کرده‌اید.

على أن عطف الصور الطبیعیة -و هی متأخرة عن نوعیة الجسم- على الصورة الامتدادیة لا یلائم کون الانقسام أولیا

عطف‌کردن صور طبیعى -که متأخر از نوعیت جسم هستند- بر صورت امتدادى، با اوّلى‌بودن تقسیم منافات دارد. [یعنی الآن در مقام بیان تقسیم نخستین جوهر هستیم است، و لذا باید فقط انواع عالى جوهر را در تقسیم ذکر کند، درحالى که در تقسیم مذکور صورت‏هاى طبیعى که نوع متوسط و یا نوع سافل جوهرند نیز گنجانده شده‏اند.]

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۰۲
محمدباقر علیزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی